❌مردم، رئیس جمهور، رهبر، قانون❌
✍از آغاز انقلاب امام راحل و سپس رهبری تلاش کردند نظام جمهوری اسلامی را بر پایههایی «دمکراتیک» (طبق تعبیر خودم نه تعابیر دیگر) بنا کنند به این معنا که میان «اسلامیت» و «مردمی بودن» نظام جمع زنند از طریق ایجاد یا تسجیل سنتها و نهادهای مقبول روز مانند تفکیک قوای سهگانه و نهاد قانونگذاری (مجلس) و غیره.
✍رهبری نیز از بدو تصدی این سمت کوشیدند سنت «قانونمداری» را نهادینه کنند.
✍هماکنون نیز تصور میکنم رهبری حاضر نیست، مگر در وضع اضطراری بسیار حاد و جدی، خلاف این سنت و رویه «دمکراتیک» عمل کند. برکناری رئیس قوه مجریه منتخب اکثریت آحاد مردم یکی از اصولی است که حتیالمقدور نباید نقض شود.
✍ماجرای آقای بنیصدر بسیار تفاوت میکرد.
✍او خود تعارض و رودررویی علنی با نظام را آغاز کرد و به نقطهای رسانید که چارهناپذیر بود. امام تا آخر تلاش کرد بنیصدر حفظ شود.
✍وضع آقای روحانی به آقای بنیصدر شباهت ندارد زیرا آقای روحانی هیچ تعارض آشکار جدی با تمامیت نظام بروز نداده است.
✍مسئله بسیار مهمتر این است که به فرض برکناری دولت و ایجاد وضع اضطراری (که واقعاً در وضع اضطراری قرار داریم) چه باید کرد؟
✍به این دلیل، بارها تأکید کردهام که باید «اتاق فکر»، با عضویت افراد «واقعاً صالح» و «واقعاً نخبه»، برای چارهاندیشی تشکیل شود.
✍نگرانم، با این سرعت عجیب حرکت به سوی وخیمتر شدن اوضاع، در وضعی قرار گیریم که از سر اضطرار، بدون تمهیدات نظری کافی و بدون نقشه و برنامه و راهکار، اقداماتی انجام دهیم که پیامدهای آن مهلک باشد.
عبدالله شهبازی
@najva_net