مدیریت خبر

الهم صلی علی محمد و ال محمد(و عجل فرجهم)

مدیریت خبر

الهم صلی علی محمد و ال محمد(و عجل فرجهم)

شهری که داعش آن را با سه پیام کوتاه اشغال کرد

نبرد در شامات به روایت جانبازان مدافع حرم/ 2

گروه سیاسی باشگاه خبرنگاران جوان به گردآوری خاطرات فرماندهان جانباز مدافع حرم در سوریه و عراق پرداخته است.

به گزارش خبرنگار حوزه دفاعی امنیتی گروه سیاسی باشگاه خبرنگاران جوان؛ هفت سال از جنگ نیابتی آمریکا در سوریه گذشته است، جنگی که در ابتدای کار به سمت پیشبرد اهداف یانکی‌ها رفت؛ اما بعد از گذشت مدتی با ورود محور مقاومت به این جنگ قواعد، این بازی عبری - غربی - عربی تغییر کرد و برگ برنده در اختیار دولت و ملت سوریه قرار گرفت.

در این بین مدافعان حرم بودند که نقش تعیین‌کننده در پیروزی جبهه مقاومت داشتند و با تقدیم خون‌های بسیار، نهال مقاومت را قوی‌تر از قبل کردند. گروه سیاسی باشگاه خبرنگاران جوان به گردآوری خاطرات فرماندهان جانباز مدافع حرم در سوریه و عراق پرداخته است.

فرماندهان ایرانی در خط مقدم نبرد

ابومجاهد نام فرمانده جانباز داستان ماست، وی اهل تهران بوده و در شرق تهران زندگی می کند. مردی آرام و خوش‌سیرت که در سرزمین شام مورد اصابت ترکش قرار گرفته و به فیض جانبازی نائل آمده بود. وی می‌گفت که یک روز پس از آزادسازی العطیبه نشسته بودم که دسته دسته افراد برای احوال پرسی می‌آمدند. فردی که کنارم بود رو به من کرد و گفت: علت این رفت و آمد‌ها رو میدونی؟ در جوابش گفتم: نه؟ گفت: این رزمندگان باور نمی‌کنند یک ایرانی در خط مقدم است، همراه ما لباس رزم برتن کرده و می‌جنگد، میگن این‌ها چرا مثل فرماندهان دیگر عقب ننشسته اند؟!

دمشق به خاطر پایتخت بودن از اهمیت بسیار بالایی برخوردار بود و اگر سقوط می‌کرد دیگر کار تمام بوده و از دست هیچ کسی کاری برنمی‌آمد، اوضاع دمشق بسیار خطرناک و مهم بود، تروریست‌ها حتی تا نزدیکی کاخ ریاست جمهوری نیز رسیده بودند و با خمپاره اطراف کاخ را مورد اصابت قرار می‌دادند.
شهری که داعش آن را با سه پیامک اشغال کرد/ تکفیری‌ها در 20 کیلومتری مرزهای ایران
در ابتدا یک مشکل بسیار دردسرساز شده بود، تروریست‌های داعش زمانی که سلاح‌ها را به زمین می‌گذاشتند تشخیص آن‌ها با شهروندان عادی سوری بسیار سخت بود، چرا که در آن زمان لباس خاصی را نپوشیده و پرچمی را در دست نمی‌گرفتند، چهره شهر بیشتر به پادگان شباهت داشت و انگار نه انگار که در این شهر هنگامی خانواده‌ها و بچه‌های سوری در کنار هم زندگی آرامی داشتند؛ تعدادی از خانواده‌ها از شهر رفته و تعدادی نیز برایشان تغییر اوضاع زیاد تفاوت نمی‌کرد.
 
ادامه مطلب ...