مدیریت خبر

الهم صلی علی محمد و ال محمد(و عجل فرجهم)

مدیریت خبر

الهم صلی علی محمد و ال محمد(و عجل فرجهم)

دلیل اصلی سقوط منافقین در عملیات مرصاد چه بود

دلیل اصلی سقوط منافقین در عملیات مرصاد چه بود؟

خبرگزاری تسنیم: شش روز پس از قبول قطعنامه ۵۹۸ شورای امنیت توسط ایران، نیروهای عراقی توافقات این قطعنامه را زیر پا گذاشته، مجدداً در جنوب و حوالی خرمشهر حمله کردند تا راه نفوذ برای ارتش مجاهدین خلق باز شود.


    دلیل اصلی سقوط منافقین در عملیات مرصاد چه بود؟

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، عملیات مرصاد یا عملیات فروغ جاویدان نام نبردی است که  توسط سازمان مجاهدین خلق طرح‌ریزی شد و میان ارتش جمهوری اسلامی ایران و سازمان مجاهدین خلق در اواخر جنگ ایران و عراق، در سال 1367 درگرفت. پس از چند روز درگیری درنهایت نیروهای سپاه و ارتش ایران بر سازمان مجاهدین خلق پیروز شد. تعداد زیادی از نیروهای مهاجم در این نبرد کشته شدند.

 

ادامه مطلب ...

روایت کم‌تر دیده‌شده از شهید صیاد شیرازی؛ فرمانده عملیات مرصاد از روز عملیات


روایت کمتر دیده‌شده از شهید صیاد شیرازی؛ فرمانده عملیات مرصاد از روز عملیات/ به‌مناسبت پنجم مرداد؛ سال‌روز عملیات مرصاد


منافقین می‌خواستند به طرف کرمانشاه بیایند اما مردم از اسلام‌آباد تا کرمانشاه با هر وسیله‌ای که داشتند -از تراکتور و ماشین- آمده بودند در جاده و راه را بند آورده بودند. اولین کسی که جلوی این‌ها را گرفت، خود مردم بودند.


ساعت ۵ صبح رفتیم. همه‌ی خلبان‌ها در پناه‌گاه آماده بودند. توجیه‌شان کردم که اوضاع در چه مرحله‌ای هست. دو تا هلی‌کوپتر کبری و یک هلی‌کوپتر ۲۱۴ آماده شدند که با من برای شناسایی برویم و بعد بقیه بیایند. این دو تا کبری را داشتیم؛ خودمان توی هلی‌کوپتر ۲۱۴ جلو نشستیم. گفتم: همین‌جور سرپائین برو جلو ببینیم، این منافقین کجایند. همین‌طور از روی جاده می‌رفتیم، نگاه می‌کردیم، مردم سرگردان را می‌دیدیم. ۲۵ کیلومتر که گذشتیم، رسیدیم به گردنه‌ی «چهار زبر» که الان، اسمش را گذاشته‌اند «گردنه‌ی مرصاد».


یک‌دفعه نگاه کردم، مقابل آن‌ور خاک‌ریز، پشت سر هم تانک، خودرو و نفربر همین‌جور چسبیده و همه معلوم بود مربوط به منافقین است و فشار می‌آورند تا از این خاک‌ریز رد بشوند. به خلبان‌ها گفتم: دور بزنید وگرنه ما را می‌زنند. به این‌ها گفتم: بروید از توی دشت. یعنی از بغل برویم؛ رفتیم از توی دشت از بغل، معلوم شد که حدود ۳ تا ۴ کیلومتر طول این ستون است. من کلاه گوشی داشتم. می‌توانستم صحبت کنم: به خلبان گفتم: این‌ها را می‌بینید؟ این‌ها دشمنند بروید شروع کنید به زدن تا بقیه هم برسند. خلبان‌های دو تا کبری‌ها رفتند به طرف ستون، دیدم هر دوی‌شان برگشتند. من یک‌دفعه دادوبی‌دادم بلند شد، گفتم: چرا برگشتید؟ گفت: بابا! ما رفتیم جلو، دیدیم این‌ها هم خودی‌اند. چی‌چی بزنیم این‌ها رو؟!


خوب این‌ها ایرانی بودند، دیگر مشخص بود که ظاهراً مثل خودی‌ها بودند و من هرچه سعی داشتم به آن‌ها بفهمانم که بابا! این‌ها منافقند. گفتند: نه بابا! خودی را بزنیم! برای ما مسئله دارد؛ فردا دادگاه انقلاب، فلان. آخر عصبانی شدم، گفتم بنشین زمین. او هم نشست زمین. دیدیم حدوداً ۵۰۰ متری ستون زرهی نشسته‌ایم و ما هم پیاده شدیم و من هم به‌خاطر این‌که درجه‌هایم مشخص نشود، از این بادگیرها پوشیده بودم، کلاهم را هم انداخته بودم توی هلی‌کوپتر. عصبانی بودم، ناراحت که چه‌جوری به این‌ها بفهمانم که این دشمن است؟! گفتم: بابا! من با این درجه‌ام مسئولم. آمدم که تو راحت بزنی؛ مسئولیت با منه. گفت: به خدا من می‌ترسم؛ من اگر بزنم، این‌ها خودی‌اند، ما را می‌برند دادگاه انقلاب.


حالا کار خدا را ببینید! منافقین مثل این‌که متوجه بودند که ما داریم بحث می‌کنیم راجع به این‌که می‌خواهیم بزنیم آن‌ها را، منافقین سر لوله‌ی توپ را به طرف ما نشانه گرفتند. این‌ها مثل این‌که وارد هم نبودند، زدند. گلوله، ۵۰ متری ما که به زمین خورد، من خوشحال شدم، چون دلیلی آمد که این‌ها خودی نیستند. گفتم: دیدی خودی‌ها را؟ این‌ها بچه‌ی کرمانشاه بودند، با لهجه‌ی کرمانشاهی گفتند: به علی قسم الان حسابش را می‌رسیم. سوار هلی‌کوپتر شدند و رفتند.


اولین راکتی که زد، کار خدا بود، اولین راکت خورد به ماشین مهمات‌شان، خود ماشین منفجر شد. بعد هم این گلوله‌ها که داخل بود، مثل آتش‌فشان می‌رفت بالا. بعد هم این‌ها را هرچه می‌زدند، از این طرف، جای‌شان سبز می‌شدند، باز می‌آمدند.

بعد از ۲۴ ساعت با لطف خداوند، اینان چه عذابی دیدند.


بعضی از آن‌ها فراری می‌شدند توی این شیارهای ارتفاعات، که شیارها بسته بود، راه نداشت، هرچه انتظار می‌کشیدیم، نمی‌آمدند. می‌رفتیم دنبال آن‌ها، می‌دیدیم مرده‌اند. این‌ها همه سیانور خوردند، خودشان را کشتند. توی این‌ها، دخترها مثلاً فرماندهی می‌کردند. از بی‌سیم‌ها شنیده می‌شد: زری، زری! من به‌گوشم. التماس، درخواست، چه بکنند؟ اوضاع برای آن‌ها خراب بود.


به‌هرحال خداوند متعال در آخر این روز جنگ یا عملیات «مرصاد» به آن آیه‌ی شریفه، عمل کرد که خداوند در آیه‌ی شریفه می‌فرماید: «با این‌ها بجنگید، من این‌ها را به دست شما عذاب می‌کنم و دل‌های مؤمن را شفا می‌دهم و به شما پیروزی می‌دهم.» و نقطه‌ی آخر جنگ با پیروزی تمام شد که کثیف‌ترین و خبیث‌ترین دشمنان ما (منافقین) در این‌جا به درک واصل شدند و پیروزی نهایی ما، یک پیروزی عظیمی بود.» 


 تنها کانال رسمی استاد رائفی پور و جنبش مصاف

@masaf

پنجم مرداد سالروز عملیات غرور آفرین مرصاد

باشگاه خبرنگاران با حضور در پایگاه هوانیروز ارتش مشهد مقدس یک روز کاری این عزیزان را به تصویر کشیده است.
 
ادامه مطلب ...

تصاویر دیده نشده از منافقین قبل از عملیات مرصاد

به گزارش مجله تاریخ فرادید، رژیم بعث عراق در 4 مرداد 1367 و تنها شش روز پس از قبول قطعنامه ۵۹۸ شورای امنیت توسط ایران با زیر پا گذاشتن آن بار دیگر به جنوب و حوالی خرمشهر حمله و زمینه را برای عملیات سازمان منافقین خلق فراهم کرد. ارتش و سپاه به سرعت در مرزهای جنوبی مستقر و آماده دفاع در برابر نیروهای عراقی شدند اما در همین زمان سازمان منافقین عملیاتی با نام “فروغ جاویدان” را برای حمله به خاک ایران از غرب کشور به اجرا درآورد.

صدام پیش تر و در تیرماه 1367 طی یک نطق تلویزیونی از عملیات آینده منافقین خبر داده و گفته بود: به زودی خواهید دید که چگونه منافقین خلق به اعماق خاک خودشان نفوذ خواهند کرد و پیوستن مردم ایران به صفوف آن‌ها را نیز خواهید دید.

عملیات سازمان مجاهدین خلق در 4 مرداد و همزمان با بمباران شیمیایی عراق علیه مردم بی دفاع در چند روستای کرمانشاه آغاز شد. نیروهای این سازمان توانستند در روز نخست عملیات فاصلهٔ تنگه “پاتاق” تا منطقه “چهارزبر” در ۳۴ کیلومتری کرمانشاه را طی کنند اما نیروهای ارتش و سپاه در عملیاتی متقابل که 5 مرداد آغاز شد توانستند متجاوزان را از خاک کشور بیرون کنند. در این عملیات که به نام “مرصاد” شناخته می‌شود شمار زیادی از نیروهای منافقین کشته و تجهیزات نظامی آنها نیز منهدم شد.

نیروهای سازمان منافقین در آن زمان در پادگان “اشرف” در ۸۰ کیلومتری مرزهای ایران در استان دیاله عراق مستقر بودند. این پادگان نظامی که در سال 1365 و پس از انتقال اعضای این سازمان به عراق تاسیس شد تا دو سال قبل که به طور کامل تخلیه شد به عنوان مقر اصلی نیروهای این سازمان به شمار می رفت.

در سالگرد عملیات مرصاد و حمله مجاهدین(منافقین) خلق به کشور مجموعه‌ای دیده نشده از عکس های پادگان اشرف که عکاس آژانس عکس گاما عکاسی کرده را از نظر می گذرانید. این عکس‌ها که در اول جولای 1994 توسط “آنتونیو ریبریو” عکاسی شده مربوط به مانور نظامی این گروه تروریستی با ادوات نظامی دولت بعث عراق است که با حضور مسعود رجوی سرکرده آنها برگزار شده است.

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

  ادامه مطلب ...

کشته های منافقین در عملیات مرصاد

به گزارش ایرنا، 5 مرداد 1367- عملیات «مرصاد» با هدف سرکوب متجاوزان گروه مجاهدین خلق (منافقین) که با حمایت نظامیان عراق از ناحیه غرب وارد کشور شده بودند، در محور اسلام آباد غرب آغاز شد. 

 
 
ادامه مطلب ...